نام کوهی در شبانکاره به فارس در بلوک دارابجرد... نام این کوه را به اختلاف قرائات دستورکوه، ستورکوه، رستق کوه و کوه رستو نیز نوشته اند. (نزهه القلوب چ اروپا مقالۀ 3 ص 194)
نام کوهی در شبانکاره به فارس در بلوک دارابجرد... نام این کوه را به اختلاف قرائات دستورکوه، ستورکوه، رستق کوه و کوه رستو نیز نوشته اند. (نزهه القلوب چ اروپا مقالۀ 3 ص 194)
نام محلی است نزدیک بخارا و بلخ و نسبت بدان دشت کولکی شود: زینهار که مولانا تاج الدین دشت کولکی را دریابی که از اولیاء الله است به خاطر من آمد که مرا... بلخ است از این راه بطرف وطن خود میروم بلخ کجا و دشت کولک کجا. از بخارا بیرون آمدم و بطرف بلخ رفتم اتفاقاً مرا ضرورتی پیش آمد که از بلخ به دشت کولک رفتم. (انیس الطالبین ص 112)
نام محلی است نزدیک بخارا و بلخ و نسبت بدان دشت کولکی شود: زینهار که مولانا تاج الدین دشت کولکی را دریابی که از اولیاء الله است به خاطر من آمد که مرا... بلخ است از این راه بطرف وطن خود میروم بلخ کجا و دشت کولک کجا. از بخارا بیرون آمدم و بطرف بلخ رفتم اتفاقاً مرا ضرورتی پیش آمد که از بلخ به دشت کولک رفتم. (انیس الطالبین ص 112)
دهی از دهستان افرز بخش قیر و کارزین شهرستان فیروزآباد. سکنۀ آن 110 تن. آب آن از رود خانه قره آغاج. محصول آنجا غلات و برنج. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی از دهستان افرز بخش قیر و کارزین شهرستان فیروزآباد. سکنۀ آن 110 تن. آب آن از رود خانه قره آغاج. محصول آنجا غلات و برنج. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دشت الروم. سابق آنرا دشت رون نیز میگفتند و آن مرغزار و قریه ای است در بلوک ممسنی (شولستان سابق) ، و این بلوک واقع است در مابین مغرب و شمال شیراز و قصبۀ آن موسوم است به فهلیان که تا شیراز قریب بیست و یک فرسخ مسافت دارد، و از دشت روم تا مابین هفت فرسخ است. رجوع به فارسنامۀ ابن البلخی ص 101 و 102و نزهه القلوب مستوفی ص 134 و سفرنامۀ ابن بطوطه چ مصر ج 1 ص 127 و حافظ چ قزوینی ص قیط شود: در دشت روم خیمه زدی و غریو کوس از دشت روم رفت به صحرای سیستان. حافظ
دشت الروم. سابق آنرا دشت رون نیز میگفتند و آن مرغزار و قریه ای است در بلوک ممسنی (شولستان سابق) ، و این بلوک واقع است در مابین مغرب و شمال شیراز و قصبۀ آن موسوم است به فهلیان که تا شیراز قریب بیست و یک فرسخ مسافت دارد، و از دشت روم تا مابین هفت فرسخ است. رجوع به فارسنامۀ ابن البلخی ص 101 و 102و نزهه القلوب مستوفی ص 134 و سفرنامۀ ابن بطوطه چ مصر ج 1 ص 127 و حافظ چ قزوینی ص قیط شود: در دشت روم خیمه زدی و غریو کوس از دشت روم رفت به صحرای سیستان. حافظ
دهی است از دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 43 هزارگزی شمال ضیأآباد و 6 هزارگزی راه عمومی. کوهستانی و سردسیر است. سکنۀ آن 90 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات دیمی و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و گلیم و جاجیم بافی است. مزرعۀ آستین درۀ بالا جزء این ده است. ساکنان از طایفۀ غیاثوند هستند و زمستان به حدود کزوان طارم میروند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 43 هزارگزی شمال ضیأآباد و 6 هزارگزی راه عمومی. کوهستانی و سردسیر است. سکنۀ آن 90 تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات دیمی و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و گلیم و جاجیم بافی است. مزرعۀ آستین درۀ بالا جزء این ده است. ساکنان از طایفۀ غیاثوند هستند و زمستان به حدود کزوان طارم میروند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)